سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 بسم الله الرحمن الرحیم

 


آری ، سخن از حماسه است و ما می خواهیم از انقلاب بگوییم و  امّا شگفت که ندیده ام و نمی دانم از کدامین حماسه بگویم و چگونه ! سخن از حماسه گفتن زبان حماسی می خواهد نه هر زبانی می تواند بنگارد؟ امّا گزارش حماسه آن نوجوان 13 ساله که عاشقانه و آگاه با نارنجک به زیر تانک می رود در گنجایش کدامین چکامه است؟ یا که قص? پر غرور آن مادر که فرزند دلبند امّا فریب خورد? خود را به تازیانه عدالت و تیر اعدام می سپارد روایتی چگونه باید؟ جدیث ایثار آن پیر زن روستایی را که تنها مرغ خود را که تمام دارائی او نیز بود، به جبهه می فرستاد چطور؟ حماسه آن بسیجی پاسدار زخمی در آستانه مرگ را که، آخرین جرعه های آب قمقمه اش را به دیگران هدیه می کند و خود شهد شیرین شهادت می نوشد چه ؟ می شنوی یا نه ای روزگار این زمانه حکایت حُریّت آور، عزم و عشق پیر مردانی که هم از آغاز « رفتن » به جبهه ها می رفتند و عزیزترین سرمایه هایشان را نثار میدانهای مین می کردند در قالب و قواره کدامین عبارات می گنجد؟ مگر نه اینکه شنیده ایم آدم هرچه پیرتر می شود به زندگی و زنده ماندن حریص تر می گردد؟ و...

چرا دور می رویم، هر روزه مردم خوبمان را که با همه مصائب و مشکلات همچنان استوار و آهنین در صحنه صیانت از انقلاب الهی شان ایستاده اند با چه زبان باید گفت؟ و خدایا ! حماسه ابر مردی را که حماسه ها همه از او آغاز گرفت چگونه باید سرود؟ وصف امام و ارج ایمانش، وصف امام و عمق اخلاصش، وصف امام و صلابت صبرش، آزادی و عزتش، خروش و خشمش، مروّت و مهرش، ستیزندگی و سازش ناپذیرش، همت بی همانندش، خشوع و خشیتش، ّوِ خدایا، دیگر چه بگویم؟ وصف امام و ولایت بلا منازعش، وصف امام و عظمت و اصالت انتظارش و... در قدرت کدامین قلم است؟؟ باشد که پنجره ای را که با شتاب و به اندک بر منظر پر شکوه انقلابمان گشوده اند، ما با تأمل و به تمام بگشایم و این «موجود الهی » را آنچنان که در شأن و شایسته اوست به نظاره بنشینیم؟ انشاء الله التماس دعا

 

 


نوشته شده در  دوشنبه 86/7/2ساعت  12:20 عصر  توسط محمد 
  نظرات دیگران()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شروع دوباره
[عناوین آرشیوشده]